• وبلاگ : در جهان بودن ِمن
  • يادداشت : مجنون ِ در زنجير
  • نظرات : 0 خصوصي ، 6 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    سلام تونستيد به اين بچه محل امام رضا(ع)سربزنيد ياعلي
    سلام.
    ياد اين فرازها افتادم:
    «فَبِعِزَّتِكَ يَا سَيِّدِي وَ مَوْلاَيَ، أُقْسِمُ صَادِقاً لَئِنْ تَرَكْتَنِي نَاطِقاً، لَأَضِجَّنَّ إِلَيْكَ بَيْنَ أَهْلِهَا ضَجِيجَ الْآمِلِينَ وَ لَأَصْرُخَنَّ إِلَيْكَ صُرَاخَ الْمُسْتَصْرِخِينَ‏وَ لَأَبْكِيَنَّ عَلَيْكَ بُكَاءَ الْفَاقِدِينَ وَ لَأُنَادِيَنَّكَ أَيْنَ كُنْتَ،
    يَا وَلِيَّ الْمُؤْمِنِينَ‏ يا غَايَةَ آمَالِ الْعَارِفِينَ يَا غِيَاثَ الْمُسْتَغِيثِينَ‏ يا حَبِيبَ قُلُوبِ الصَّادِقِينَ وَ يَا إِلَهَ الْعَالَمِينَ»
    در پناه حق

    سلام...

    داشتم از بزرگان و آمدنشان نا اميد مي شدم...

    راستش ديگر باورم شده بود كه خدا پرده ام را دريده است...

    خوشحالم كه هنوز به ياد عقي ماندگان هستيد...

    براي من دعا كنيد... شايد ديگر وقت رفتن است...

    بايد انگار مثل حضرت زهرا دعا كرد و ديگران آمين گو باشند...

    الهي عجل وفاتي.....

    حلالم كنيد.

    يا علي

    بنده اي حقير

    + ممتحن 
    سلام
    چه طوريد ؟
    داشتم به اين فکر مي کردم که چرا ما در بعضي حاها و در برخورد با بعضي موقعيت ها دچار سردرگمي يا همون شک و تريد مي شيم .
    به نظرم مشکل خيلي ما ها اينه که عادت کرديم خدا رو از پايين به بالا ببنيم ، يعني از رفتار و کردار گفتار اطرفيان و خوبان و امام و پيامبر و ...
    به خاطر همين خيلي زود در يک سطح يک جوري اغنا مي شيم و از دسترسي به حضرت حق محروم مي مونيم .
    شايد تفکر درستي نباشه ، اما تصميم گرفتم که سعي کنم يکم بيشتر به خودش فکر کنم و ملاک انديشه و رفتار و گفتار خودم طريق هدايتش قرار بدم ..
    اميد وارم که به بيراهه نرم ...
    دعا کنيد مسير هدايت براي همه ما اشکار باشه و طريق سير به سوي محبوب بيشتر از قبل سهل و قابل دسترس باشه ..
    هميشه در مسير اراده خداوند باشيد

    سلام

    خوبين ؟

    پيگير مطالب هستيم دورادور

    و اتسفاده مي بريم

    امشالله كه موفق باشين

    خيلي زيبا بود زينب جون...
    بعضي از روزها يه دلتنگي خاص داره... البته اين دلتنگيه هميشه هست ها، فقط گاهي کم و زياد ميشه ! ديروز از اون روزها بود و امروز هم... "روح بلند آسماني مان را به زير مي راند، و قلب واسعمان را چون خويش، به تنگي و کوچکي فرا مي خواند، و ما چه پندپذيرانه و آرام دلتنگ مي شويم..." اين بهترين توصيف از اين حس بود..
    دوست دارم