سلام زينب عزيز. ببخش کمتر سر ميزنم. يه مدت اينترنت ندارم.فوقالعاده بود.دستت درد نکنه.
سلام زينب گلم چطوري ؟ وقتي مي بينم يكي اينطوري هواي من داره باور كن احساس امنيت مي كنم . ممنون
نه دختر اسم استادم يوسف هستش وبلاگش هم يه وبلاگ كاملا آموزشي هستش و كامنتاي منم كاملا مربوط به درس و مشق دانشگاه بود و ديگر هيچ
منم اونقدر سرم ميشه كه كجا چي بنويسم متاسفانه اين خانم محترم آقاي دكتر خيلي از من مي ترسيد شانس آوردم ريخت و قيافه ي آنچناني ندارم يا مثل خيلي از بچه ها صورتم نقاشي نمي كنم و آسه ميرم و آسه ميام اگه غيره اين بود زنه من درسته قورت مي داد ما هم بي خيال هرچي ادب و احترام شديم حالا ديگه وقتي تو دانشگاه هم استاد مي بينم سرم ميندازم پايين از جلوش رد ميشم مي دونم كار بدي مي كنم ولي خب چاره اي نيست .
وقتي با خدا حرف مي زنه به ياد منم باش
.. پرنده ، لب تنگ ماهي نشسته بود و به ماهي نگاه مي كرد و هي مي گفت: سقف قفست شكسته ! چرا پرواز نمي كني؟ با خودم فكر مي كنم كه چقدر پرنده در اطرافم وجود دارد و من چقدر ماهي هستم! اطرافيانم مدام مي گويند از قفس سر شكسته وابستگي تو بيام بيرون اما من مي دانم بيرون آمدن همان و مردن همان! آخر يكي نيست به اين پرنده هاي دلسوز بگويد كجاي دنيا، ماهي مي تواند بدون اب زندگي كند؟! كجاي دنيا؟!
من اومدم تو كجايي به روزم بدو به نظرت محتاج
جزوه ام کامل نيست . . . نه سوالي !، نه جوابي!نه خطي از يک عشق !جزوه ام کامل نيست!
او که نزديکتر از من به من استبه سوالم به جوابمجاي او خالي استخالي تر از آن جاي من است!جاي من خالي استجزوه ام کامل نيست!
يک نفر هست همين نزديکيو صداي پايش در دلت مي آيداو نزديکتر از من به من است !جاي او خالي است ! وصدايش. . . جاي او خالي است!جزوه ام کامل نيست،جاي خالي دارد!
باز هم مي وزد اين باد غريبباد اهريمنم از دور وزيد!بارالاها برسد يک ياري!جزوه ام يک جاي خالي دارد!باد مي لرزاند هر چه را کامل نيست!برسد يک ياري.....برسد يک ياري!
.........يک نفر هست همين نزديکيو صداي پايش در دلت مي آيد !يک قدم برداري ،ده قدم مي آيداو که نزديک تر از من به من استباز هم گر وزد آن باد غريبباز سر مي رسد آن يار قريب
آهان
فكر كنم منظورتون مجتبا جان و آقا مسيح (مقداد) بود
آخه ما هممون با هم ميريم جهادي
به هر حال من كه به پاي اون دوستان نمي رسم
التماس دعا
در پناه دوست
سلام
منظور شما از اين که گفتيد:
شما هم اهل جهادي هستيد چي بود
به نام خدا
حالا كه وبتون خيلي داره رنگ و بوي غايب از نظر مي گيره بذاريد منم يه بيت بگم و برم:
ديدار مي نمايي و پرهيز مي كني/ بازار خويش و آتش ما تيز مي كني
در پناه حق
سلام.
هر چي بد بختي داريم از ضعف ايمانه. دعا كنيد ايمان زياد بشه. اگه ايمان زياد بشه همه چي درست ميشه. همه چي.
از اينكه اون جمله ي بالاي وبلاگم رو ديديد خيلي خوشحال شدم. چون كمتر كسي بهش توجه مي كنه. در صورتي كه جزو حقايق زندگي منه. و شايد درستش همين باشه... ما از حقايق فرار مي كنيم. به جز بعضياي كممون.
و در مورد جهادي: هيچ كس هنوز نتونسته دقيقا ثابت كنه كه آيا اين سفر همون جهاد اكبره يا نه!؟ ولي ديده شده كه افرادي تونستن اين سفر رو به جهاد اكبر تبديل كنن.( كم هم نبودن!) براي من جهادي از مواهب عظيم الهيه!
و در آخر: ممنون