سلام
بازم منو شرمنده کرديد.
حضرت رسول به هنگام مرگ فرزندشان ابراهيم قريب به اين مضمون رو مي فرمايند:
دل مي سوزد، اشک جاري مي شود، اما مبادا سخني گفته شود که مرضي خداوند نباشد.
حالا يه کم بايد زمان بگذره
من هم بايد يه کم مطالعه کنم. مطالب مهم تر و عميق تري تو پست ها بذارم.
بازم ممنون. قدم رنجه کرديد، خانوم.
در پناه خدا
همه محكوميم !
..
چه تلخي اي صبر تو ..
نه ! ..
اما چه با وقار و سنگين و چه مهرباني تو ..
خوب است هر كس تو را ندارد
و گرنه اگر شيريني تو را مي چشيد
عالم و آدم شيرين مي زدند و يكنواخت !
سلام زينب جان
شب قشنگت بخير
و چه قشنگ مي نويسي از صبر
ممنون از نظرت درمورد شعر
زينب جان به نظر تو ما توي اين دنيا محكوم به صبر نيستيم؟
چه بخواهيم چه نخواهيم
صبر مي كنيم
چه زيباست صبري كه انتخابي باشه نه تحميلي
شاد باشي نازنين
خدايا...
درياست شكيباييت. قطره اي از آن را بر قلب هامان نازل گردان.