3 در جهان بودن ِمن 4 |
"به نام تسرّی دهنده ی آتش بر آب"
" آتش" نمی تواند " آب" را حذف کند، بلکه می تواند تبدیلش نماید.
"خیر" و "شرّ" نیز چنین اند، و این همان معنای خیریّت شرّ است.
شرّی که امکان تحقّق خیر، تنها به ضرورت اوست.
شرّی که به یکباره می تواند برای نفس به توشه ای از خیر بدل شود.
تنها نقطه ی تبدیل را باید به قانون آن فهمید، یا خود را برای وقوع آن آماده کرد.
آب، قدرت تبدیل شدن به آتش را دارد.
این دقیقا از دل شرّ است که خیر آفریده خواهد شد.
آب، خود مایه ی آتش افروزیست.
آتش، آب را در خود خواهد سوزاند، و به خود بدل خواهد کرد.
خیر و شرّ در "شدن" در پیوستگی محض اند، و در "بودن" در تقابل.
نفس باید میل تغییر را در خود بیدار کند.
آنچه در حال تغییر است، بیشتر از آنچه ساکن مانده با خود توافق دارد.