• وبلاگ : در جهان بودن ِمن
  • يادداشت : سنّت گرائي
  • نظرات : 2 خصوصي ، 17 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    باز هم سلام

    از برادرم بزرگوارم مقداد متشكرم كه مختصر اما خيلي مفيد بحث مي كنند.

    نكته: چون علما و مومنين هميشه با اطمينان از يافته هاي ديني خود سخن مي گويندگاهي اين اشتباه پيش مي آيد كه اينها اهل شبه نيستند.رسم علما اينست كه شبهات را نزد اهل علم مطرح مي كنند نه عموم مردم. چون نسبت به عوارض شبه مردم مسئوليت دارند.

    در حوزه هاي علميه ما بيشتر از دانشگاه به شبهات مي پردازند حتي در اصول دين و توحيد هم شبه مي كنند ولي اين بحث ها در جامعه منعكس نمي شود.در دانشگاه كمتر به اين نكته توجه مي شود دانشجوي ترم اول كه هنوز مباني علمي را نمي داند در معرض شبهات سنگين قرار ميگيرد ولي متاسفانه در كلاس فرصت كافي براي رفع ابهامات ميسر نمي شود.

    پاسخ

    سلام. البته منظور من به هيچ وجه علما و مومنين نبودند، من فرد فرد ملبّسين به لباس اسلام را گفتم. تمامي آنانكه خداوند متعال را يگانه پروردگار خود مي دانند و اسلام زيبا را تجلي خداگونه شدنشان. و به گمانم حتي دانشگاه هاي ما نيز اينگونه نيستند، كه كاش بودند. به اعتقاد من شبهه يك اتفاق نيست كه قرار باشد بعد از پايان تفكر روي دهد. بلكه بخشي از تفكر سالم است و به اين معنيست كه هرلحظه در مورد تمامي تفكراتت در حال بررسي درست ها و نادرست ها و تجديد نظر باشي. تمام زوايا را، همراه با جواب مخالفين در نظر آوري و دوباره براي انديشه ات تصميم بگيري و دگر بار بهترين را انتخاب كني. اينگونه انديشيدن نه تنها براي هيچكس داراي اشكال نيست، بلكه وظيفه فرد فرد خداپرستان حقيقي و هر انسان صاحب انديشه و حقيقت طلبي است و به قشر خاصي نيز تعلق ندارد. "يا ايها الذين امَنوا، امِنوا...، اي كسانيكه ايمان آورده ايد، ايمان بياوريد..." .